این توپ یک توپ خودکششی (کامیون کش) است که در ایران به اشتباه و به شکلی خنده‌دار «کامیون پایه» نامیده شده است. استفاده از کامیونت برای کشش توپ مزایا و معایب بسیاری دارد که از جمله آن میتوان به قیمت تمام شده کمتر و آماده به راه بودن و سرعت جابجایی بالاتر اشاره کرد. اما معایب آن به حدی بیشتر است که بنده بعید می‌دانم هرگز ساخت توپ‌های خودکشش بر شاسی‌های زرهی متوقف شود. از جمله این معایب می‌توان به توان و مقاومت زرهی ناچیز و در برخی موارد فاقد مقاومت زرهی اشاره کرد. از دیگر معایب این کامیون کش‌ها حوزه حضور آنها است که به سطوح صاف و جاده‌ها و صحراها خلاصه می‌شود. البته تلاش‌های بسیاری شده است که این حوزه افزایش پیدا کند، با توجه به سهل الوصول بودن و کم هزینه‌تر بودن کامیون کش‌ها این تلاش هم به جاهای خوبی رسیده است. اما در یک کامیون کش نمی‌شود تمام نکات و ضروریات ش‌م‌ه  را رعایت کرد. نمی‌توان از گودالهای مختلف عبور کرد. مشکل عبور از رودخانه‌ها با توجه به تمام تلاش‌هایی که شده کمابیش پابرجاست و پابرجا نیز خواهد ماند. اعتماد پذیری پرسنل به یک کامیون کش اندک بوده و حسی که در یک خودروی زره‌پوش به آنان دست می‌دهد در کامیون کش‌ها وجود ندارد.